* حضرت امیر به یکی از فرمانده هانش توصیه میکند که در حوادث و بحران ها وقتی کار ها سخت و اختلاف زیاد میشود با جماعتی که تورا یاری میکنند کار را انجام بده و با عصیان گران پیکار کن .و با کسی که مطیع توست از کسی که یاریت نمی دهد بی نیازی جو ، زیرا کسی که از پیکار ناخشنود است ، نبودنش بهتر از بودنش و در خانه نشستنش بهتر از به یاری برخاستنش است ..
* مدت زمان زیادی این مساله فکرم را بخودش مشغول کرده بود که چرا جماعت مذهبی ، که ظاهر و دغدغه و هدف یکسانی دارند ، نمیتوانند کار را جلو ببرند و با گذر زمان دچار گسستگی و چند دستگی میشوند.
اما امروز مساله برایم کمی شفاف شده است . بزرگ ترین مشکل این جماعت نبود اخلاق و رشد سرکش هوای نفس میباشد که ناشی از بی توجهی به مساله اخلاق فردی و جمعی است ، مغفول ماندن اخلاق و تربیت اخلاقی فردی و جمعی که در گیر و دار کارهای دینی و مقدس . و تصوری که گویا مجریان امور دینی خود بی نیاز از مراقبه های اخلاقی اند . فارغ از انکه مجری امور دینی بودن مراقبه زیاد تری نیاز دارد، مراقبه ای فردی برای مراقبت و دور شدن از اسیب هایی که مجریان امور دینی دچار ان هستند ، و مراقبه ای کاری ، تا اثار وضعی بعضی مسائل در کار کم شود ، و نفوذ و تاثیر کار بیشتر گردد.
یکی از بزرگترین معضل هایی که بنده دراین جمع ها دیده ام . معضل " من ام " هست .عده ای خیلی سریع زودتر از انچه فکرش را بکنید "من " میشوند. سهولت دسترسی به اطلاعات و اخبار دم دستی با ابزار الات ارتباط جهانی توهم همسان و هم سطح بودن با اساتیدی که عمر خود را در تحقیق و تدبر گذاشته اند را ایجاد کرده است .
انقدر " من ام " به سرعت رشد میکند که هر "من"ی کار را به سمتی میکشد ، و نزاعی دائمی بین این "من ام " ها رخ میدهد ، نزاع پوچ متوهمان تخصص و تدبر و شناخت ، به اسم دین و انقلاب و جهاد و مجاهده ..
این معضل ناشی از عمل گرا شدن و اصالت پیدا کردن کار و هدف و نادیده گرفتن وسیله رسیدن به ان است ، و توهم ما همیشه خوبیم ، چون یک بخش وسیعی از وسیله های رسیدن به هدف ارتباط تنگاتنگی با مجری ان دارد ..و مجری ، فاعل یا رهرو خود بخشی از وسیله است .
و بدون مراقبه مجریان به عنوان یک فرد ، و مراقبه جمعی زمانی که این مجریان گرد هم میایند تا رذائل فردی خود را بر روی هم تلم بار کنند و رذیلتی جمعی و جدیدی خلق کنند نمیتوان کاری جمعی را پیش برد ، هرچند این کار برچسبی دینی و انقلابی داشته باشد ،و این مساله را نمیتوان به مراقبه های فردی نیز واگذار کرد .
مراقبه جمعی مطمئنا یک اقدامش باید جلوگیری از نفوذ "من ام " ها لااقل قبل از اصلاح شدن به حلقه تصمیم ساز باشد . تا مانع از مختل کار و پاشیده شدن جمع باشد ، با چنین مراقبه ای در گذر زمان بدنه متخصصان متعهد ، همواره گسترش میابد