بازی خوردگان
حادثه شیراز و حوادث مشابه این چنینی که نقش افرینی یا بهتر بگویم بازی خوردن نیروهای مذهبی در ان را شاهد بودیم . فرصتی برای تامل در چرایی این افعال نیروهای مذهبیست .
سه جزء این برانگیختگی ، وجود زمینه ، تحریک بیرونی و اقدام است .
در قشر مذهبی این زمینه ارزش ها و عقاید این افراد است . البته لازم است گفته شود که یک نظام تربیتی صحیح در مملکت برای تربیت مذهبی ها وجود ندارد در نتیجه انتظاری برای وجود دستگاه ارزشی و عقیدتی صحیحی برای سنجش و ضریب دهی مناسب به ارزش ها برای مذهبیا انتظاری واقعی نخواهد بود .- البته جنبه فردی که نظام فکری افراد از ان حاصل میشود مد نظر است -
دستگاه ارزشی و عقیدتی ، کنش و واکنش های فرد رادر چهار چوب خود نظم میدهد ، در نبود چنین دستگاهی کنش های متغیری از افراد خلق میشود .مخصوصا اگر عاملی بیرونی "احساسات" و مخصوصا احساسات ارزشی این افراد را با توجه به زمینه ارزشی تحریک کند .تحریک این افراد به خصوص برای منابع محرکی که مشروعیت دارند بسیار راحت شکل میگیرد . و حاصل ان هم بالفعل شدن این برانگیختگی است ، ویژگی این برانگیختگی ناپایداری ان است .
خلاصه کلام
شکاف بین "ارزشهای عقیدتی" ، و "انتظار اقدام کردن در قبال ارزشهای عقیدتی" ، عامل خلق این حوادث و بازی خوردن این افراد در فضا سازی ها و بازی های جریانات مختلف است .