پیشگام رهایی

پیشگام رهایی

طبقه بندی موضوعی

عشوه ی دخترانه


به زودی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۸:۱۲
پیشگام رهایی

موشی که در تله گیر می‏افتد، برای آنکه فنر تله، گردنش را خرد کند، نمی‏رود.

 برای آن گردوی خوشبوی سر تله می‏رود. اما آن گردو او را نمی‏کشد. فنر فلزی تله او را می‏کشد. 


برتری جویی، مفسدان تاریخ را به فساد کشیده است. قرآن می‏فرماید: «لایریدُونَ عُلُوّا فِی الاَّرضِ وَ لا فِسادا».

فساد و تباهی انسان نتیجه‏ عُلوّ و برتری طلبی اوست. هر کسی این «دندان طمع به برتری» را کشید، دستش به فساد آلوده نمی‏شود./حاج اقا حائری شیرازی.


خدا همه مارا ازین صفات نجات بدهد. و افراد مبتلا به آن را زودتر.


..حاکمیت عدالت امری جمعیست،

 باید برای هرچه بهتر شدن هم دعا بکنیم زودتر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۳۰
پیشگام رهایی
جیبوتی این روزها دیگر نامی آشناست ..
جیبوتی مساله خوبیست که بدانیم ماها چندان باهم فرقی نمیکنیم. همه شبیه هم هستیم و بی خود اختلافاتمان را بزرگ نشان میدهیم.
منظور از ماها دو گروه است، جماعتی که خودش را ارزشی میخواند و جماعت دیگر..

اینجا سخنم با جماعت ارزشی است. گویا همه چیز حتی ارزش ها گرد "من" میچرخند. وقتی "من " موضوعیت پیدا میکند خوشایندی این من صدر همه چیز قرار میگیرد. در مسائل اجتماعی و سیاسی نیز همین "من" هست ولی با دامنه گسترده تر .. و دوقطبی تمایلات و خوشایندهای من ایجاد میشود.

جیبوتی مشخص کرد این جماعت ارزشی هم حرف زدنش حول "من" است نه آنچه مدام فریاد میزند(یعنی همان ارزش ها ). بی آنکه مواضع اش از ارزش ها برآید صرفا  برای خوشایندی و منافع جماعتشان ( "من" گسترش یافته ) در عرصه سیاسی و اجتماعی به تمسخر کشور ضعیف جیبوتی می پردازد، بی آنکه حقوقی برای ان متصور باشد و یا مسائل را واقع بینانه و عقلانی وارسی کند. یا لااقل بر مواضع شدیدا ارزشی در ارتباط با جیبوتی در سالهای گذشته خود بماند..اما گویا همه چیز(حتی ارزشها) برای همه دچار نسبیت شده است. و با گذر زمان و تغییر شرایط و منافع باید تغییر کنند.  

جیبوتی به عنوان یک کشور مستقل و نه مستعمره جمهوری اسلامی حق موضع گیری مستقل و اظهار نظر و عکس العمل پیرامون مسائل مختلف دارد. لذا ابتدایی ترین مساله در روابط بین الملل عادلانه و غیر مستبدانه، قبول حقوق دیگران است. حال اینکه جمهوری اسلامی در صدور انقلاب و تبیین دوقطبی حق و باطل کوتاهی کرده است، مساله دیگریست که با زور نیز محقق نمی گردد.

روحیه استبدادی و استکباری، در برخورد با کشورهای ضعیف، و تصور رابطه ای یک سویه و بله قربان گویی، علاوه بر آنکه سنخیتی با نگاه دینی ندارد، یک توهم و بلاهتیست که از استراتژیست من های گشاد و منفعل و خودبزرگ پندار بیرون آمده است. که حاصل قیاس مدام خود با آمریکا و تکثیر مدل آمریکایی در شیوه تعامل با دول ضعیف می باشد. در حالی که نفوذ آمریکا حاصل مداقه و نازک اندیشی و متناسب با ایدئولوژی آمریکایست.

.. لذا ما برای حضور موثر تر در عرصه بین المللی میبایست رجعتی به بنیان های اصیل انقلاب اسلامی داشته باشیم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۴ ، ۱۳:۵۵
پیشگام رهایی


باید بی مقدمه گفت ما جنگ طلب نیستیم.. اما با ظالمان در هرنقطه از عالم سرسازش نداشته و به قتال برمیخیزیم.
همان گونه که برای سوریه نرفتن بهانه زیاد است برای رفتن نیز دلیل زیاد است ..

مکتب ما، مکتب مبارزه با ظالم است. و درس آموختگان آن نمی توانند تنها به لعن ظالمین تاریخ گذشته بسنده کنند. معیار این مکتب در زمان بودن است و امام زمان را یار بودن و دشمن ظالم زمان بودن، که اطاعت از نظر زمانی از حال به گذشته میرود و از نظر مرتبه ای از پایین به بالا .. 

گروه های مبارز مسلح اسلامی نو ظهور محصول نهضت انقلاب اسلامی ایران هستند، و منحرف شدن آنها و هدایت این حرکت ها بر علیه منشا خودشان ناشی از تداوم نیافتن نهضت انقلاب اسلامی به خصوص در سیاست خارجه و منطقه ای است.
دراوایل انقلاب، صدور انقلاب کم کم جای خود را به سازندگی و الگو شدن ایران برای دول دیگر، به عنوان ام القرای جهان اسلام داد. با تسلط نگاه نئولیبرالی در دستگاه اجرایی بویژه دستگاه دیپلماسی، هضم شدن در نظام جهانی و بهبود روابط با کشور ها (با ادبیات رفع سوءتفاهم و تنش زدایی)، بر اصول و ارزش های انقلابی ارجحیت یافت. و با فرایندی پرشتاب صدور انقلاب به حاشیه رانده شد.
خلاء حضور انقلاب اسلامی در نهضتی که خود علیه مستکبرین در عرصه ای جهانی آغاز کرده بود، سبب شد تا این حرکت توسط مستکبرین منحرف گردد و از ظرفیت کشف شده به واسطه نهضت مقاومت اسلامی به رهبری انقلاب اسلامی، مستکبرین نهایت استفاده را ببرند.( یا با نگاهی پیش دستانه از ظرفیتی که در آینده ظهور میکرد استفاده کند )
علاوه بر موج اسلام گرایی اروپاییان با به بن بست رسیدن مکاتب غربی و عدم پاسخگویی به مسائل و نیازهای آنها به جرات میتوان تداوم انقلاب اسلامی و حضور در عرصه های مختلف را علتی در گرایش اروپاییان به اسلام دانست. این ظرفیت عظیم مسلمانان در کنار اسلام گرایان جدید اهمیت پیشگامی نظری و عملی در هدایت این ظرفیت را بیش از پیش نمایان میکند.  
لزوم تغییر رویکرد سیاست خارجه ایران، و رجعت به اصول انقلاب اسلامی و اصل صدور انقلاب بیش از گذشته در حال حاضر مورد نیاز است. رجعتی که باید توسط تمامی نهاد هایی چون سپاه، حوزه، نیروهای ارزشی و فعالین جهان اسلام، فعالین در حوزه های مختلف بین المللی و دستگاه دیپلماسی کشور انجام گیرد.
 
  
تحویل دادن جوانان عزیز بوسنی به دام وهابیت از جمله وقایع تلخ سالهای ابتدای انقلاب، مساله کوچکی نیس که بتوان براحتی از کنار آن گذشت، نمیتوان از خون این جوانان گذشت و کم کاری دستگاه ها را با سلام و صلوات ختم نمود .. ما در برابر خون های به هدر رفته جوانان اروپایی مسئولیم. جوانانی که امروز میبایست برای گسترش مکتب حسینی مبارزه میکردند، و مسولین امر به طور خاص باید جوابگوی این خون ها باشند. ما اگر دیروز دروازه ورود به اروپا را دو دستی به وهابیون و آمریکاییان و دستگاه های بین المللی نمیدادیم، امروز بزدلانه برای حفظ آبرو! و وجاهت! بین المللی، جنگ نیابتی براه نمی انداخته ایم تا پاسداران پشت میزهایشان بنشینند و جوانان 18 ، 19 ساله افغانی را مقابل گلوله قرار بدهیم.
امروز در عصر اسلام گرایی، اسلام در خطر جدی قرار دارد. خطری که هوشمندانه توسط آمریکا مدیریت میشود، تا چهره خودساخته خودشان را به عنوان اسلام به جهانیان عرضه دهند. یعنی همان اسلام آمریکایی.
  
 
اسلام آمریکایی، در یک کلام اسلامی است که قعود و جهادش در خدمت مستکبر است، نه خطری برای مستکبرین و ظالمان دارد و نه خیری برای مستضعفین و مظلومان.
داعش رسالتی چند بعدی برای مستکبرین دارد، داعش بزرگترین هدفش کنترل و هدایت ظرفیت های اسلام گرای متاثر از انقلاب اسلامی به سمت زمین بازی مستکبرین و مشغول کردن و بهدر دادن آنها، نفرت آفرینی از اسلام در جوامع غربی، علاوه بر آن مشغول شدن جبهه مقاومت، و چرخیدن اقتصاد جنگی مستکبرین است.
داعش در عصر مرگ ایدئولوژی و تئوری های غرب، به معنای واقعی کلمه همان تئوری بسیج جهانی اسلام حضرت روح الله است که بخوبی توسط مستکبرین بر علیه جبهه مقاومت عملیاتی شده است.
مبارزه با داعش، آغازیست برای مبارزه با جریانی که کلام حقی را بزبان میاورند ولی باطلی را طلب میکنند. داعش مظهر علنی اسلام آمریکایی هست و آغازیست برای مبارزه عمیق تر با اسلام امریکایی.


..اگر هیچ یک مسائل فوق نبود و تنها ظلم وارده بر زنان و کودکان و جوانان مظلوم بود، بقای در مسلمانی ما، در کمک به رفع این ظلم از مظلومین بود. البته کمک به سوریه با حضور محقق می شود، باید از اسلام ذلیل و قعود هجرت کرد. باید از اسلامی که در فرار از اقدام، تنها ظلم ظالم را به حضرت عباس میسپارد به اسلام قیام و جهاد و اقدام هجرت نمود.

مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا /احزاب ؛ آبه ۲۳ 
 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۴ ، ۲۱:۵۲
پیشگام رهایی

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذالک ...
 
نمیتوان مدام عاشورا خواند، نمیتوان ازین هیات بدان هیات گریخت، نمیتوان در پشت صد سلام و لعن ها گم شد..
همان گونه که کربلا به گستره عالم خاکی و افلاکیست ، حسینی بودن نیز نه یک صفت بل سبک زندگیست . و زمانی میتوان گفت حسینی شده ایم که حسین "ع" در باور ما محسور نمانده باشد، حسینی بودن یعنی بدنبال حسین گشتن . و تکاپو داشتن .
و این فاجعه تربیت هیاتی ماست که حسینی بودن را در بکاء خلاصه کرده است و ان هم در نازل ترین اشک، اشک هایی که با زور مقتل خوانی باز حاصل شده ، اشکها و تلاش هایی برای یک حال، برای تخلیه ، تخلیه از مصائب روزمره خود ..و این نه ان اشکیست که گفته اند بال مگسی از آن مکفی بر هدایت ادم است. مگر نه این است قاتلین حسین "ع" خود گریستند بر این فاجعه ..
جان سخت ترین سد مقابل بنی آدم است، و گذشتن از آن معیاریست برای سنجش باور ما . و این جان دادن  هدف نیست تنها یک وسیله است ..
 
معیار حسینی بودن ما باور داشتن یا نداشتن ما به حسین نیست،حسینی بودن ما در میزان بی قراری ماست .(..ان لا یقّاروا..) . سینه چاکی در کلاسها و تاریخ خوانی ها و میان هیات ها هنر نیست،که بسیاری سینه چاکان حسین در تاریخ ، قاتلان حسین زمان بوده اند.
چه سخت است حسین را در زمان حسر کردن..
نمیتوان مدافع حق در تاریخ بود و لعن کننده ی باطل در تاریخ، و حق حی و باطل حی را به حال خود رها کرد و مشغول زیارت و شفاعت گشت.
 
مکتب حسین و مکتب صاحب الامر بدنبال زیارت و شفاعت نیست بدنبال شباهت است.
شباهت یعنی من در تمامی حالاتم باید به این پرسش پاسخ دهم، که 
شیعه بودن چه مسولیتی متوجه من میکند .. 
اعتقاد به صاحب الامر چه وظایفی را متوجه من می کند ..
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۴ ، ۱۹:۵۲
پیشگام رهایی

چگونگی عزاداری امام حسین(ع) در چرایی عزاداری او نهان است .چرا ما باید عزای حسین (ع) را به پا داریم ؟

عزای امام حسین (ع)احیا کننده قبول و پذیرش حق و نفی و رد باطل است . آن هم در بالاترین سطح پذیرش و رد .. . عاشورا نقطه احیای مکتب است . نقطه عطفی است برای شناخت مکتب ، چرا که حسین(ع) تنها، یک غروب عاشورا نیست و عاشورا تنها کشتن و کشته شدن نبود ..عاشورا معلول قیام حسین(ع) است و این قیام معلول مواضع حسین(ع)، مواضع حسین(ع) نیز از مکتب اسلام برآمده است .


مراسم عزای حسین(ع) مراسم احیای مکتب است .و عزاداری زمانی که با شناخت نباشد یا به شناخت نرسد احیاگری نیست . و عزاداری که احیاگری نباشد عزاداری نیست .احیاگری همراه است با پذیرش حق در بالاترین سطح خود یعنی بذل مهجه خود و رد باطل و انحراف در سطح کینه و خونخواهی تاریخی .


عزا هدفش زنده نگه دانشتن کینه و بغض مقدس نسبت به باطل و انحراف است .عاشورا واقعه ای است که نتایج تمامی انحرافات را نشان میدهد و از تمامی شخصیت ها و تیپ ها نماینده ای در خود جای داده است - عالم ، فاضل ، مقدس مآب، مبارز ، جانباز ، با سابقه ...- انحراف مسیریست که اگر ادامه یابد و قدرت یابد فجیعترین وقایع را رقم میزند. زنده نگه داشتن این کینه تاریخی از انحراف و باطل، بازدارنده هرگونه انحراف از مکتب و قدرت یافتن انهاست می باشد . 

 

عزاداری اگ متوقف در سوگواری گردد ، هدفش میشود اشک و گریه و تخلیه .و حسین(ع) محصور میماند در غروب عاشورا بی آنکه حرفی داشته باشد برای من و جامعه، بی آنکه امام باشد برای جامعه ، در حالی که حسین(ع) ، مکتبی که مشتمل بر اخلاق، اقتصاد، دینداری ، روابط ..  است را امامت میکند .


عزاداری اگر به بغض و کینه و قیام علیه هرگونه انحراف در هرجا و به هراندازه از یک سو ، و حب ومحبت به حق و شهادت طلبی و بذل مهجه در راه حق از سویی دیگر منتج نشود ، خود یک انحراف است که مشغول تخدیر و تخلیه شعور جامعه و کشاندن جامعه برای ذبح حق در قتلگاهی دیگر است . 


انها که عزاداری را از احیاگری خارج نموده اند، قاتلان اصلی امام حسین(ع) هستند ، چرا که رسالت اورا ، راهنما بودن او را و امامت مکتبی او را کشتند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۴ ، ۲۰:۰۷
پیشگام رهایی

شنیده بودم شهید بیضایی ، توی چند روز تک تیر انداز تربیت کرده ، حالا چی تحویل جبهه اسلام میداده خدا میدونه ..

تا اونجای که یادمه از تک تیر اندازی خوشم میومده .  

رابط گفت چی بلدی ، منم گفتم تک تیراندازی .. ولی آروم گفتم : " و ما رمیت و اذ رمیت .."

دروغ نگفتم کار کرده بودم اما  تئوری..

خداوندا تو خود میدانی ، اگر جهادگر راهت نبودیم، همواره مجاهدانت را دوست داشته ایم و مشتاقانه بدنبال یافتن راهی به سوی انها بوده ایم ..


دراین شب جمعه دعای بزرگ مردی که شهادت میدهیم اشهدان جاهدالله حق جهاد بود را برای ما مستحق بفرما .

یارب قو علی خدمتک جوارحی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۴ ، ۲۱:۲۲
پیشگام رهایی

در جاهلیت، پیمانی به نام «حلف الفضول» - پیمان زیادی؛ غیر از پیمانهایی که مردم مکه بین خودشان داشتند - وجود داشت که پیامبر در آن شریک بود. یک نفر غریب وارد مکه شد و جنسش را فروخت. کسی که جنس را خریده بود، «عاص‌بن‌وائل» نام داشت که مرد گردن‌کلفتِ قلدری از اشراف مکه بود. جنس را که خرید، پولش را نداد. آن مرد غریب به هرکس مراجعه کرد، نتوانست کمکی دریافت کند. لذا بالای کوه ابوقبیس رفت و فریاد زد: ای اولاد فهر! به من ظلم شده است. پیامبر و عمویش زبیر بن عبدالمطلب آن فریاد را شنیدند؛ لذا دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند که از حق او دفاع کنند. بلند شدند پیش «عاص بن وائل» رفتند و گفتند پولش را بده؛ او هم ترسید و مجبور شد پولش را بدهد. این پیمان بین اینها برقرار ماند و تصمیم گرفتند هر بیگانه‌ای وارد مکه شد و مکی‌ها به او ظلم کردند - که غالباً هم به بیگانه‌ها و غیرمکی‌ها ظلم می‌کردند - اینها از او دفاع کنند. بعد از اسلام، سالها گذشته بود، پیامبر می‌فرمود که من هنوز هم خود را به آن پیمان متعهّد می‌دانم. // امام خامنه ای

معنای حلف الفضول

حلف الفضول به معنای پیمان جوان‌مردان، اشاره به عهد و پیمانی دارد که قبل از بعثت،حضرت پیامبر (ص) به همراه عده‌ای از جوانان مکه در خانه عبدالله بن جدعان اجتماع کردند و سوگند یاد کردند تا از ستمدیدگان و افراد غریبه‌ای را که و ارد شهر می‌شوند و مورد ستم زورمندان و اقع می‌شوند یاری کنند.


دو مورد از کاربرد این پیمان

- نجات دختر زیبا رو 

- استفاده امام حسین از این پیمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۴:۵۳
پیشگام رهایی

شاید بعضی منتظر بودند در مذاکرات پنج به علاوه یک با ایران بر سر سوریه معامله و ایران از صف کشورهای حامی نظام سوریه خارج شود. اما به اعتراف آمریکایی‌ها موضوع مذاکرات فقط مسائل هسته‌ای بود.اگر سوریه سقوط می‌کرد روسیه تمام حضورش را در خاورمیانه و شمال آفریقا از دست می‌داد و به پشت مرزهای خود محدود می‌شد.هنگام نصب سیستم دفاع موشکی در لهستان آمریکایی‌ها مدعی شدند این سیستم ربطی به روسیه ندارد و برای دفاع از حملات هسته‌ای ایران است. پس از توافق هسته‌ای روسیه از آمریکا خواست این سیستم را از لهستان جمع‌آوری کند اما آمریکا نپذیرفت و این نگرانی روسیه را برانگیخت.امروز روسیه و ناتو در اروپای شرقی هم‌مرز شده‌اند و هیچ فاصله‌ای میان آن‌ها نیست.
پس از تحولات سوریه، روسیه مشاهده کرد آمریکا نمی‌تواند تکفیریان تابع چچن، داغستان و… را کنترل کند و آن‌ها به کشورهایشان بازخواهند گشت و مشکل خواهند آفرید. به همین دلیل مستقیم ورود کرد تا شرایط را به دست بگیرد.
مدتی است نشست‌هایی جدی در دمشق، تهران و مسکو برای تشکیل ائتلافی شامل ایران، روسیه، عراق و سوریه برای مقابله با تروریسم برگزار می‌شود.


ما نمی‌خواهیم به هر قیمتی که هست همه‌ی تکفیریان را بکشیم. ما می‌توانستیم محاصره‌ی القصیر را ادامه دهیم و همه‌ی تکفیریان داخل این شهر را بکشیم اما وقتی شهر سقوط کرد برایشان راه باز کردیم و آن‌ها فرار کردند. تکفیری‌های مجروح را آمبولانس‌های ما به لبنان منتقل کردند؛ طبیعتا با هماهنگی حکومت لبنان.هنگام جنگ با اسرائیل ما شاد هستیم اما در جنگ با تکفیریان سوریه غصه داریم و دوست داشتیم چنین نبردی اصولا صورت نگیرد و این جوانان که نمی‌دانند به خدمت چه پروژه‌ای درآمده‌اند برای آزادسازی بیت المقدس به کار گرفته می‌شدند.


در مورد یمن یک ارزیابی می‌گوید نتیجه‌ی نبرد جدی مأرب می‌تواند در راه حل نهایی بسیار تعیین‌کننده باشد. امروز شرایط با گذشته بسیار تفاوت کرده است. یمنی‌ها در تمام نقاط مرزی داخل خاک عربستان حضور دارند و حتی شهری را داخل عربستان به تصرف درآورده‌اند. افق حل سیاسی در حال روشن‌تر شدن است اما به نتیجه نبردها بستگی دارد. سعودی می‌خواهد با نتیجه‌ای که در نبردها می‌گیرد دست بالا را در مذاکرات داشته باشد.


این فکر و فرهنگ که آمریکایی‌ها هیچ نقشی در اتفاقات منطقه ندارند و به عنوان یک ناجی و دلسوز وارد می‌شوند غلط است. از آن طرف هم این فکر که آمریکایی‌ها در همه‌ی مسائل دست دارند ناصحیح است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۵:۰۳
پیشگام رهایی


به بهانه اهنگ به نام شهدا امیر تتلو

امیر تتلو و اذر خرم نمونه دو انسان موفق و تاثیر گذار در شبکه های اجتماعی اند .

افرادی که به صورت خود جوش با خلاقیت بالا توانسته اند علاوه بر جذب مخاطب بالا بر ارزش هایی تاکید کنند و مخاطبی را متناسب به نفوذ خود متاثر از خود قرار داده و جهت دهی کننند .


مطمئنا در این روزها  شاید  بسیاری خواستار این باشند که این افراد را به سازمان هایی جهت تامین مالی و پشتیبانی و .. متصل نمایند .

سازمان هایی که در پیچ و خم بروکراسی خود گیر کرده اند ، سازمان هایی که بودجه نفت توان و رمق انها را گرفته و خلاقیت افراد را با اتصال به ان خشکانده است . 

پول نفت و بروکراسی رسیدن به ان افراد را مبتلا ی به خود میکند ، معتاد و افتاده و خمود . 


موفقیت این افراد در ارتباط با مخاطب و جذب و تاثیر گذاری بر انها ، ما را متوجه ظرفیت گسترده در سازمان های فرهنگی و صدا و سیما میکند . ظرفیتی که با گذشت زمان علاوه بر از دست رفتن اعتماد به انها ، با گسترش وسایل مختلف ارتباط جمعی دیگر قادر به رقابت نیز نیستند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۰۴:۰۶
پیشگام رهایی